تاثیر موسیقی کلاسیک بر ذهن و روان
اولين سئوال براي خيلي ها اين است كه چرا ما به موسیقی کلاسیک علاقه نداریم؟ زیرا متأسفانه ذائقه ی موسیقیایی ما بدتربیت شده؛ یعنی ممکن است ما به بسیاری از موسیقیها علاقه داشته باشیم و به آنها گوش دهیم که در اصل فالش هستند، یعنی وزن و قافیه ندارند و یا بر اساس اصول موسیقی آپولونی-فیثاغورثی اشتباه هستند. ذائقه ی موسیقیایی ما از کودکی بدون موسیقی کلاسیک پفک بدهند، ذائقه وی با پفک و چیپس سازگار میشود و مسلمأ دیگر تربیت شده و مثل این است که اگر به یک کودک دائماً نمیتواند لب به غذای سالم و کم نمک بزند، بنابراین میگوییم ذائقه ی وی بیمار شده است.
ما ذائقه بیمار داریم؛ یعنی تا حدی روی صندلیهای غیر استاندارد نشستهایم که به قوز کردن عادت کردهایم و اگر صندلی سالم هم به ما بدهند، باز هم ما قوزدار مینشینیم. آنقدر به موسیقی های غیر کلاسیک عادت کردهایم که موسیقی کلاسیک را که بسیار سالم و کامل است، درک نمی کنیم و با آن اقناع نمیشویم. به همین دلیل است که میگوییم این ماجرا باید از کودکستان و پیشدبستانی شروع شود. ثابت شده است که گوش کردن به موسیقی کلاسیک، باعث تقویت هوش ریاضی میشود، یعنی اگر میبینید برای بچه های مدرسه ما سختترین درس ریاضی است، به این دلیل است که با آن ها موسیقی کلاسیک کار نشده است؛
اگر شما به دنیایی میروید که افراد در آن، بسیار از ما جلوتر هستند، بدانید که با آن ها موسیقی کلاسیک کار شده و مغز آنها برای توسعه و پیشرفت آماده شده است، مغز آنها با ریاضیات عجین است و ریاضیات اساس تفکّر فلسفی و تفکّر علمی است.