هارمونی (harmony)
هارمونی که در فارسی علم هماهنگی نام گرفته است، ریشه در کلماتِ یونانی دارد. از نظرِ ریشهای هارمونی به معنای وحدت و هماهنگی است و بیانگرِ یگانگی در اجزا و تشکیل یک واحدِ کل است. هارمونی فرایندی از ترکیبِ صداهای فردی است که با شنیدن همزمانِ آنها تحلیل میشود.
هارمونی، دانشی برای چند بخشی کردنِ موسیقی بر اساسِ ویژگیِ آکوردها و قانون وصل آنها به یکدیگر به قصد همراهی با ملودی است. بر خلاف ملودیها که به خوشایندی نواختن نتهای متوالی میپردازند. هارمونی سبب ژرفا بخشیدن و غنای ملودی میشود.
توسعهٔ موسیقی پُلیفونیک، ترکیب و استفاده از فواصل سوم و ششم نیز رواج یافت و دانش کنترپوان در دورهٔ باروک به اوج شکوفایی رسید و منجر به پیدایش هارمونی شد. در این دوره، «ژان فیلیپ رامو»
آهنگساز و موسیقیشناس فرانسوی نخستین کسی بود که رسالهٔ هارمونی را به نگارش درآورد.
مراحل بوجود آمدن علم هارمونی
هارمونی از نظر تاریخی و نگاه ریاضی، به کارهای فیثاغورث و پیروانش بر میگردد و آنها اولین کسانی بودند که با آزمایش روی سیمهایی با طولهای متفاوت و نسبت دادنِ طولِ سیمها به نتهای موسیقی و آزمایش روی ستونِ هوا که در آن مایعی هم وجود داشته باشد و آزمایشهای دیگر، سعی در تکامل نظریه خود (ساختار ریاضیوار جهان) داشتند
قدیمی ترین و ابتدایی ترین موسیقی بافتی تک صدایی(مُنوفون) دارند و حرکت فواصل بسیار نزدیک و گاهی بدون پرش در محدوده یک اُکتاو و با ارزش زمانی های زیاد میباشد.
بعد از عبور از مرحله تک صدایی در دوران وسطی صدای دیگری به صدای اصلی اضافه شد و بافت صوتی تبدیل به دو یاچند صدایی(پُلیفونی) گردید.
شکل اولیه هماهنگی بین اصوات در قالب بافت های دوصدایی بود که ارگانوم نام داشتند.
اُرگانوم:قدیمی ترین موسیقی که بافت چند صدایی دارد و به انواع زیر تقسیم میشود
الف) اُرگانوم موازی: تقلید صدای اصلی توسط صدای فرعی به فاصله 4 / 5
ب) اُرگانوم آزاد: دور شدن صدای فرعی با حرکت های مخالف،مایل و مشابه از صدای اصلی
ج) اُرگانوم ملیسماتیک: خط فرعی(ملیسم) با حرکتهای آزادانه تر نسبت به قبل صدای اصلی(تنُر) را دنبال میکند.
د) اُرگانوم نُتردام: خط فرعی(دوپلوم) بر خلاف گذشته دارای میزان بندی شده و درای الگوهای 3 ضربی بر اساس قالب شعری میشود.
در موسیقی قرون وسطی، برداشت از هارمونی مربوط به دوصدا از حرکت موازیِ بخشها به فاصلهٔ چهارم یا پنجم بود و در دورهٔ رنسانس برای سهصدا تغییر یافت. با توسعهٔ موسیقی پُلیفونیک، ترکیب و استفاده از فواصل سوم و ششم نیز رواج یافت و دانش کنترپوان در دورهٔ باروک به اوج شکوفایی رسید و منجر به پیدایش هارمونی شد.
کُرال: در دوره رنسانس به سرودهای مذهبی که توسط انسان ها خوانده میشد کرال میگفتند. متن این موسیقی از متون مذهبی و یا در مواردی کمتر از ترانه های مردمی اقتباس شده است.
پلی فونی کُرال: موسیقی پلیفونیک برای یک یا چند گروه کُر با چندین خواننده در هر بخش
کم کم بافت های پلی فونیکی در فرم های مادریگال و موتت جای خود را به بافت های هموفنیک میدهند.علم آکرد شناسی بوجود می آید و ملودی ها در اغلب موارد توسط آکرد ها همراهی میگردند.
نمونه از فرم موتت:
نمونه از فرم مادریگال:
علم هماهنگی یا هارمونی، اغلب به جنبهٔ حرکت های عمودی موسیقی و وصل آکردها اشاره دارد و متمایز از حرکتِ افقی و ملودیک است. نقطهٔ مقابلِ آن کُنترپوان قرار دارد که رابطهٔ بین خطوطِ ملودیک و چندصدایی مستقل را بیان میکند و گاهی تفاوت آن را با هارمونی مشخص میکند.
هارمونی دارای دو بافت «هموفونیک» و «پُلیفونیک» است. در بافت هوموفونیک، ملودی تنها خطِ افقی است که این بافت را تشکیل میدهد و آکوردهای پیدرپی، عمودیترین ایدهای است که بافت هوموفونیک را میسازد و ملودی را همراهی میکند. هارمونی در بافت پولیفونیک با رعایت اصولِ وصل و حرکت عمودیِ آکوردها، حرکتِ افقی و مستقلِ بخشها نیز در نظر گرفته میشود بدون آنکه به قوانین کنترپوان و شیوههای ملودیک و حرکت افقیِ بخشها و ارتباطِ بین آنها بپردازد.