انواع سازهای ایرانی
قره نی :
سینه نای یا قره نی که کوتاه تر از نای سفید و کاملتر ازان است و باید پیوسته در آن نفس بدمند.
بالا بان :
بالابان یا بلبلان یا نرمه نای شبیه به سورنا و اواز آن غم انگیز است.
باق :
باق که شاید نی لبک باشد زبانه ای دارد که بر دهان گذارند و از زیر بدان بدمند. دارای سوراخهایی نیز است که روی آنها انگشت می گذارند و نغمه استخراج می کنند.
چنجیق:
چنجیق که نوعی موستیار و مخصوص مردم ختاسست و شاید همان نی انبان هندی باشد و آن عبارت است از چندنی که به یکدیگر چسبانده، از سوراخهای از زیر آن قرار دارد، به وسیله لوله نفس که در ان می دمند، صداهایی شنیده می شود.
ارغنون :
ارغنون که در مغرب زمین به صورت آکاردئون بیرون آمده، مرکب از هایی است که در دو صف پشت سر یکدیگر واقع شده ، به عقب آنها دمی وصل نموده اند که بار از آن دم در نای هامی رود و بادست راست دم را حرکت می دهند و با انگشتان دست چپ الحان استخراج می کنند.
در برهان قاطع مندرنج است چون هزار ادمی از پیر و جوان همه یک بار به اوازهای مختلف چیز می خوانند، ان حالت را ارغنون می نامند :
حافظ گوید : ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر ست چون از این غصه نناسیم و چرا نخروشیم
موستیار:
موستیار به گفته صاحب برهان قاطع سازی است معروف که از نی های کوچک و بزرگ مثلثی شکل و متصل به هم درست شده است و بعضی گویند سازی است درویشان نوازند، برخی معتقدند سازی است که شبان نوازند. عده ای گوید، نام پرنده ای است که در منقار او سوراخ بسیاری است و از ان سوراخها اوازهای گوناگون برای رنگ می آید از نظر ظاهری شکل ساز موستیار به انگشتان دست بسیار شبیه است و به همین جهت ابوالمعالی گفته :
گلویم نای و موی جسم همچون تار چنگ گویا به دستم گشته است انگشهایم همچو موستیار
عربها به این الت مراعه و فرانسویان ( flatde plan ) گویند و شاید قدیمی ترین انواع نی باشد.
حضیر :
حضیر دو قطعه استخوان بوده که پهلوی هم قرا داشته و در دهان می گذارده اند از لای شکاف ان می دمیده اند.
شیپور : به عقیده خارمر انگلیسی شیپور همان «سپار» پهلوی است که در زمان ساسانیان راست و بلند بوده در قدیم این الات را با شاخ حیوان می ساختند.
بوق :
بوق، نیز از شاخ حیوان ساخته می شده است، در موزه لنینگرا عکسی از قدیمی ترین نمونه ان روئ سفال دیده می شود. بوق را معمولاً قدما برای دعوت به حمام می نواختند.
تنبک : تنبک یا دنبک به گفته صاحب برهان، دهلی باشد دم دراز که از چوب و سفال سازند و بازی گران در زیر بغل گرفته بنوازند.
چنگ :
چنگ از قدیم ترین ساز های ایران است. شکل چنگ به صورت سه گوشه معمولا و ترهای آن طاق است. در فرهنگ انند راج امده است، چنگ سازی است که سر ان خمیده است و تارها دارد. چنگ که اینک در اصطلاح غربیان هارپ است، در دوران ساسانیان رواج بسیار داشته است «و نکیا» چنگ نواز مشهور آن زمان بوده است.
بربط :
بربط همان عود مشهور و سازهای رایج و محبوب میهن ما به شمار می رود بر بط، متداول ترین ساز قدیم مشرق زمین و به زعم بعضی از متقدمان معادل «سیر» یونانی بوده است.
تنبور :
از سازهای قدیم ایران ، دارای دسته ای بلند و شکل گلابی بوده نخست دو وتر داشته ، سپس به شش تار رسیده بعضی گویند که تار بربط باستانی است که بعد ها عود نامیده. در اینکه که عود و ببط یکی است شکی نمی باشد ولی تاربر تنبور شباهت دارد تا به عود و بربط.
کمانچه :
کمانچه سازی است ایرانی که دارای صوتی دل کش است و به رباب نیز شهرت دارد . کمتنچه یمی از سازهایی است که در مشرق زمین سابقه بسیار قدیم دارد. موسیقی دان فرانسوی موسوم به « لاوین یاک » در یکی از کتاب های خود « موسیقی و موسیقی دانها » قدیمی ترین سازی را که سازی را که با باد شد نواخته میشده به نام « روانسترین » ذکر کرده که مواقع این ساز همان کمانچه است.
قانون :
قانون، ساز تختهای و ذوزنقه ای شکل بدون باز دوره عمق ان در حدورد چهار انگشت است و مفتول های زعهی بر ان می بندند و این ساز شباهتی به سنتور دارد.
مغنی :
مغنی، به صورت تخته چهارگوشی است که بیست و چهار و تربر آن بسته اند و پهلوی هر وتر و تری به اندازه نصف آن میبندند و به کمک این دو آهنگ های زیر و بم به وجود می آوردند.
سنتور :
سنتور که اکنون از سازهای برجسته ای ایران است، در غرب « سنتطیر » ضبط شده و املابهای مختلف دارد قدیمی ترین نقش این ساز مربوط به آشوریهاست که دوره رنگ صف تشزریفاتی به افتخار آشوربا بینان نقش دلپذیر در بدست است که به اغلب احتمال همان سنتور است. در آن عصر این ساز به گردن آویخته و می نواختند.
تار :
تار ساز معروف و خوش آهنگ و متداول ایرانی است، که اکنون جانشین بربط قرون گذشته است و در لطف صدا و تطباق با حنجره مظهری از الات محبوب و مطبوع موسیقی اصیل ایرانی است. تار در لغت به معنی رشته و در الات موسیقی مهمانست که با اصطلاح امروز یه کفته میشود و پشینیان آن را « وتر» می نامیدند.
سه تار :
این ساز ظریف و سبک و خوش صدا از متناسب ترین و مطوبترین سازهاست، این ساز که ساخته اوضاع و احوال گذشته ما بوده است امروز بهترین اسبابی است که نوازنده می تواند به وسیله آن احساسات و روحیات و ذوقیات عرفانی موسیقی ایران را بیان می کند زیرا که کلیه شرایط عرفانی بودن در ان جمع است : نحست نازکی و لطافت صدای برای تسکین خاطره یعنی دو شنونده کافی است. سپس نواختن آن به احساس ترین عضو بدن یعنی سرانگشت و نوک ناخن و اتصال به خون و قلب بعد ظریفت و سبکب و سنگینی و خستگی برای نوازنده ایجاد نمی کند. همچنین نواختن آن فشار و حرکات خارج از طبیعت ندارد.
غیر قابل انتشار : 0
در انتظار بررسی: 0
انتشار یافته : 2
نظرات كاربران :