• شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639
  • آدرس آموزشگاه موسیقی سرنا  :  کرج ، بلوار مانی، کوچه مانی یک، انتهای کوچه 
  • شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639
  • آدرس آموزشگاه موسیقی سرنا  :  کرج ، بلوار مانی، کوچه مانی یک، انتهای کوچه
  • شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639

موسیقی ایران از نگاهی دیگر

موسیقی ایران به گونه ای است که شاید بظاهر بیشتر غم تنگیز را می شنویم چنین به نظر می رسد که در موسقی ایران آدم از شادی  بر خوردار داشته می شود. گر چه دوران موسیقی ایران به دنبال نشاط و شادابی روی طرب می باشد. دکتر مجید کیانی از این رابطه    چنین نظر می دهد، همیشه  نوعی از موسیقی مورد علاقه من بوده و هست که سرشار از امید و نشاط باشد. فشما به آثاری که حتی در مراسنم عزا داری نواخته می شود توجه کنید ، در آنها هم نشاط محب قطعه های را شاه میرزا مرادی با سرنا نواخته اند که مخصوص   عزا است . شما  واقعاً  از آن قطعه واقعا تولد را احساس  می کنید تا مرگ هیچ کدام  از ان حالات افسردگی و حاتم مرشوم راتدر این اثر نمی توانند ببیند.
موسیقی ایران از نگاهی دیگر

شما به نودهایی که هنگام سینه زنی عاشورا مورد استفاده قرا می گرد و توجه کنند. کجای آن آهنگ های غمگین است. سر تاسر فضایی آنها را حماسه و حرکت فراگرفته است. در یک تحقیق گذرا کوتاه بر تنوره  نوازی خراسان و کردستان مهم غم ناله می بینیم و مهم شادی و نشاط برای هنر مانند همه موسیقی های دنیا که در مجموع در غم و شادی بهره می کیرند. اما موسیقی ماهیت از فراق هست. اما هیچ گاه از دست نمی رود. 
 اگر بخواهیم از شاهنامه الهام میگیرند. غف نامه در رستم و سهراب که از حزن انگیز ترین داستانها ست اما مشمون است ز حماسه و حرکت است اگر موسیقی را با این دید نگاه بکنیم میبینیم چیزی جرائیها نخواهد بود. ممکن است ما موسیقی را جور دیگر اجرا کنیم که مفهوم دیگری را به همان متبارو می کند. تقصیر ار ماست و نع در موسیقی. می توان گفت اساس موسیقی ایرانی در بیان اندیشه  هاست فکری را به زبان خود تعیین می کند. 
 موسیقی ایرانی همانند دیگر عنصر های یاد اور تاریخ و اسطوره است. در خلال نوای خویش می خواهد داستان رزم سلحشوران را بگوید عاشقان از هجر معشوق بگوید و اشتیاق عاشق،از شکوفه های زیبای بهاری بگوید که چگونه این سرزمین را گلباران کردند. موسیقی ایران از وجود نوازنده های جان می گیرند نوازنده های ایران همانند یک نوازنده درکتر نبیست که انچه را به او بگویید. بی انکه نصبت به ان   تهلق  خاطری داشته باشد بندازد. موسیقی نوازنده ایرانی از وجود او الهام میگرد تا عشق به یک نوا نباشد نوایش هویت نمی یابد آهنگ او متعلق به حال و اینده است پس در حال متولد می شود.  
 شاید دلیل زیبایی و سحر آهنگ ایرانی به همین خاطر باشد که نوازنده مقامی آهنگ ها را به صورت بداهه یم نوازد و با توجه به حس که دران مکان و فضا دارد البته باید اشاره کرد که موسیقی ایرانی به صورتی ردیف هایی از پیش تعیین شده هم وجود دارد که از لحاظ  هنری قابل  تامل می  باشد.  
 در برسی نظریه سازی  برای موسیق ی به چند نمونه از نظریه های علمی و عمیق موسیقی در ایران اشاره می شود. اشاره کوتاه به چند نمونه انتخابب از کتاب بحت الروح  می کنیم : 
 چون رحمت پروردگار درباره ابوالبشر تا نامتناهی بود، ندای عزت به جبریل رسید که کوره به لطایف الحیل روح را به کسانی ابدی اداره نماید. روح الامین به فرمان رب العالیمن به درون پیکر مطهر حضرت ابوالبشر در آمد و به  آواز هزین و به مقام راست کلمه « دراتن » ادا فرمود  مقارن این حال روح به درون حضرت خیر الخلایق ادم در امد پس از این است هرگاه شخصی نقمه سرای کند خواه از الات نغمات و خواه  دهنی، روح را خطی وافر بخشد و چون باعث  این علم جبریل است اورا روح الامین گویند و سبب روح شده از این جهت حکما  علم روحش  گویند. کسی علی القدر حال از این علم بهرهمند و مخطوط  نباشد از نوع انسالن بیرون است. 
 باب دیگر گفت ابن سیتا برای هنر زبان عرب که علم موسیقی جزیی از بدن انسان است که می گردد از دل و سینه تا ناف، گاه بالا میرود گاه پایین دل یم آید از اول  هر ماه تا سلخ هر روز در عضو می باشد. 
باب دیگر در روزگار  قدیم حکما علاج بیمار با الات تر  می کردند که مناسب لیل و نهار، در خانه خلوت مذین و روشن، در نظر مریض  ساز را به نوازش در می  آوردند تا اینکه به تدریج و به مرور زمان آنمرض به ساد گی از بدن ان شخص زایل شده است. مسلم آنکه موسیقی در نامساعد ترین شرایط اجتماعی هم مطرح بوده است، اگر نوازندگی ساز و آواز خوانی مجاز شمرده نمی شد. اساس نظری موسیقی وجود نداشت در این تصویر موسیقی از دیدگاه ریاضی با اشکال نجومی ارایه شده است. 
متاسفانه علائم ثبت شده ای از چگونگی این موسیقی در دست نیست. اما عقیده دارند که موسیقی فعلی ایران به شکلی خلاصه تر و و با خرف برخی از اسامی موسیقی گذشته تأثیر پذیرفته و سینه به سینه نقل شده تا به امروز رسیده است. 
بررسی موسیقی اصیل ایرانی مستلزم شناخت سازهای ایرانی است چرا که سازهای ایرانی بسیار متفاوت با دیگر سازها می باشد و نوای آن ها اسرار شکل گیری موسیقی ایرانی را در خود جای داده است. البته سازهای ایرانی دارای تنوع بسیار می باشند که بررسی تمتمی آنها در اینجا امکان پذیر نیست به همین دلیل سازهایی با نوای آشناتر را مورد بحث قرار می دهیم. 

 
موسیقی ایران از نگاهی دیگر
 
 کهنترین سازی که با بشر به دنیا آمده است و پیوسته  آهنگ وجود نواخته و تا جهان انسانیت را بقاء و فروغی است ادمی از خود نمایی دریغ نمی ورزد، حنجره است این ساز طبیعی که از لحاظ ساختمان فنی ترین سازهای بشر است. 
 چنانچه از گفتار قدما بر می آید. ابزار های موسیقی ایرانی را به الات سماء و ادوات ایقاع  تقسیم کرده اند. در واقع الات موسیقی یا به مدد دهان و حلقوم، یا  به واسطه ی مضراب و سایر وسایل به ترنم در می ایند. 
 نخستین دسته را زوات النفق یا الات بادی می نامدند مانند؟ نی ابنان نی لبک و بلبلان. دیگر ذوالاو تار است که شامل تمام سازهای ذهی و ابریشمی، حتی سازها دو مضرابی مانند سنتور می باشد و اما ایتاع یا ضرب که در نتیجه کوبیدن نقره نغمه ای حاصل  شود بیشتر به عروص شبیه  وهمان  اصطلاحات عروضی و اسامی القاب بحور رد ان به کار می رود. معیار اصلی آن تتن تتن - تن تن  است و بیشتر  به صورت دف یا دایره یا طبل و دهول و تنبک و خمره روی کوس و سنج و دایره زنگی و الات مسی و برنجی که هنگام  رقص بر انگشتان بندند، بیرون می اید. 

ادوات  پنچ  گانه  : 

نقاره خانه و نوبت زدن در در کوسخانه خاص ایرانیان باستان و از ابداعات آنان بوده است نوبت که در اصطلاح شعرا دمور خان برای تجلیل مقام امرا  و شاهزادگان و سلاطین می نواخته اند به تناسب عظمت اشخاص دفعات ان تغییر می پذیرفته است.
کوس و نقاره را معمولاً صبح و ظهر و شام و نیز هنگام جنگ و صلح و غلبه بر دشمن و جشن ها و عیدها به عنوان مظهری از سرور و نشاط می نواختند.

سخن پایانی:

بدیهی است که علم موسیقی چه علم دقیق و روح نوازی است در تحریک احساسات و تأثیرات و تولید شوق ها و طرب ها و هیجان ها چه مقام بلند و چه تأثیر ساحرانه ای دارد.
اگر چه موسیقی امروزه رنگ عوض کرد و شکل و فرم گذشتۀ خویش را از دست داده امید آن است که این تغییرات هم چون گذشتگان که برای بهبود حال آن بوده اند تنها با این هدف انجام گیرد، چرا که رنجهایی که در این راه انجام گرفته سزاوار نیست که دستخوش ابتذال گردند.
اگرچه مطالب گفته شده تنها قطره ای از این دریای بیکران می باشد و تنها گوشه ای از این ژرفای هنر مملوس با روح آدمی را بیان می کند اما بضاعت ما در این راه کم بوده است و مطالب آنچنان کسترده اند که دستچین نمودن آنها کاری بسیار دشوار است و شیرینی بسیار این مبحث باعث طول کلام است.
آری ، براستی موسیقی از اصیل ترین وناب ترین هنرهاست که هر روز به آن محتاج تریم. تصور کنید که لحظه ای تمام جهان در سکوت فرو رود چه عذاب دردناکی ، باید خدای را سپاس گفت که این نعمت را از روز تولد بشر برای او مهیا کرد وتاروز رستاخیز او همچناتن که در صور اسرافیل می دمند باز خداوند و تنها خداوند است که می داند چه نغمه هایی دوباره شکل خواهدگرفت.
آری ، تنها خداوند است که جنس روح انسان را می شناخته و نیاز آن را درک کرده، به بلبلان دستور داده تا برایش نغمه سرایند و خود به نظاره نشسته است که ببیند آیا ما درک خواهیم کرد اصوات هنرمندانۀ او را ، براستی که زیباترین نوع موسیقی و اصیل ترین و سنتی ترین آن هر روز و هر روز برای ما تکرار می شود و ما گاه آنچنان بی تفاوت از کنار آن می گذریم که در نمی یابیم صیقل روحمان بواسطۀ آنها چه آسان است ، جلسۀ عارفانه با وجود پی بردن به آنچه شیرین است.  
سنت موسیقی طبیعت زنده بودن، نفس کشیدن و حیات است، هر روز که گلی می شکفد به افتخار قدمش نسیمی می وزد و بلبلی از شوق وجودش چه زیبا باغ را به شادی می نماید، هر روز و هر لحظه زیباترین نمونه های خلق هنری در میان ما شکل می گیرد و بی تفاوت از کنار آنها عبور می کنیم و این کوتاهی ماست که درک نمی کنیم زیبایی ها را می پنداریم چه دنیای سرد و خسته کننده ای است و دنیای ما در روزگار ما چه پر دردسر است.
هنر مظهر روح است و جسم شما عمل آورندۀ آن است، فکر نه اینکه روح آدمی از دم خدای متعال است پس چگونه می توان دم خداوند را زشت انگارید و از آن مسرور نگردید.
این مطالب حرف دلی بود که بیندیشیم به احوال خویشتن و در این آغاز راه که آمده ایم که در وادی هنر جستجو کنیم و سهم خود را بگیریم بدانیم که چه مقدس است این واژه وچه راز و رمزهایی پنهان و خاموش و با وقاری را در خود جای داده است.
ما در آغاز راهیم و راه بسیار دشوار، مباداکه خسته کردیم و ملول و شکوه کنیم از این زیبایی هایی مطلق 


                                           با امید اینکه هنرجویان حق شناسی در این راه باشیم.


 
نظرات كاربران :