آشنایی با موسیقی در قرون وسطی
450-1450 میلادی
اندیشه قرون وسطایی کاملاً در سیطره کلیسا بود و اجرای زنده موسیقی هم خارج از این چارچوب نبود. برجسته ترین موسیقیدانان، کشیش های خدمتگزار کلیسا بودند. خواندن آوازهای نماز در هزاران صومعه، از مشغولیت های مهم به شمار می آمد. پسر بچه ها در مدارس وابسته به کلیسا تعلیم می دیدند. زنان مجاز به آواز خوانی در کلیسا نبودند اما بی تردید در دیرها به اجرای موسیقی می پرداختند. با این سیطره و حاکمیت کلیسا، جای شگفتی نیست که طی سده هایی متمادی از قرون وسطا، فقط موسیقی مذهبی تصنیف شده است. گر چه سازهایی متنوع برای همراهی موسیقی به کار گرفته می شد، اما بخش عمده موسیقی قرون وسطا، آوازی بود. کلیسا با نظر به نقش پیشین سازها در آیین های غیر مسیحی به استفاده از ساز روی خوش نشان نمی داد.
به هر تقدیر از حدود 1100 میلادی به بعد، سازها به گونه ای فزاینده در کلیسا به کار گرفته شدند. ارگ برجسته ترین سازها بود. در ابتدا صدای این ارگ ها چنان خشن و بلند بود که تا چند کیلومتر شنیده می شد. ارگ به تدریج به چنان توانایی رسید که اجرای موسیقی ظریف و پیچیده پلی فونیک را یافت.
بخش مهمی از موسیقی قرون وسطا، سرودهای گرگوریایی هستند که به عنوان موسیقی رسمی کلیسای کاتولیک رم شناخته می شوند. این سرودها به نام پاپ گرگوری اول چنین نام گرفته اند. وی در دوره زمامداری اش از 590 تا 604 میلادی به آیین های نیایش در کلیسای کاتولیک، سامانی دوباره بخشید. ملودی های گرگوریایی در ابتدا به صورت سینه به سینه حفظ می شدند. اما هنگامی که شمار این آوازها به هزاران رسید، برای اطمینان از ثبات و یکپارچگی موسیقی کلیسایی در سراسر کشورهای جهان غرب آن ها را نگاشتند.
در موسیقی قرون وسطا به جای گام های ماژور و مینور امروزی از مدهای کلیسایی استفاده می شد. مدهای کلیسایی در واقع گام های اساسی موسیقی غرب در قرون وسطا و دوره رنسانس بوده اند که در موسیقی مذهبی و نیز غیر مذهبی به کار گرفته می شدند. به رغم چیرگی سرود گرگوریایی بر موسیقی قرون وسطا، گونه های دیگر موسیقی نیز در آن سوی دیوارهای کلیسا وجود داشتند. مهم ترین بخش از آوازهای غیر مذهبی در سده های دوازدهم و سیزدهم به دست نجیب زادگان فرانسوی که تروبادورها و تروورها نامیده می شدند، ساخته شده است. از سرشناس ترین آن ها می توان به شاعر موسیقیدان، تروبادور دوک اکویی تن از جنوب فرانسه و تروور شستولن دوکوسی از شمال فرانسه اشاره کرد.
در قرون وسطا، مطربان در قلعه ها، میخانه ها و میدان های شهر به اجرای موسیقی و بندبازی می پرداختند. آن ها محروم از حقوق شهرنشینی و در پست ترین مرتبه و جایگاه اجتماعی، هم تراز بردگان و روسپیان بودند. فقط شمار اندکی بخت آن را داشتند که شغلی دائم در خدمت اشراف بیابند. آن ها اغلب سروده های دیگران را می خواندند و بر چنگ ها، فیدل ها و لوت هایشان نغمه های رقص می نواختند.
مکتب نوتردام
پس از سال 1150 ، پاریس به مرکز موسیقی پلی فونیک بدل شد. لئونن و پروتن که هر دو به نوبه خود سرپرست گروه همسرایان کلیسای نوتردام بودند، نخستین آهنگسازان مهمی هستند که نامی از آن ها بر جا مانده است. از آنان و پیروانشان به عنوان موسیقیدانان مکتب نوتردام یاد می شود. از حدود 1170 تا 1200 ، آهنگسازان این مکتب، نوآوری در زمینه ریتم را توسعه دادند. برای نخستین بار در تاریخ موسیقی، نت نگاری نه فقط زیر و بم بلکه ریتم دقیق را نیز نشان می داد. در نتیجه آثار پلی فونیک زیبایی در پایان سده دوازدهم و سیزدهم ساخته شدند.
تا اوایل سده چهاردهم، نظامی نو برای نگارش موسیقی تکامل یافته بود و آهنگساز همچنان می توانست کم و بیش هر الگوی ریتمیکی را در نگارش مشخص کند. در این زمان ضرب ها، همچنان که به سه، به دو نیز تقسیم می شدند. سنکوپ که 1300 یکی از آهنگسازان مطرح - پیشتر به ندرت به کار می رفت، به صورت یک رسم ریتمیک درآمد. گیوم دوماشو 1377 این دوره بود.