• شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639
  • آدرس آموزشگاه موسیقی سرنا  :  کرج ، بلوار مانی، کوچه مانی یک، انتهای کوچه 
  • شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639
  • آدرس آموزشگاه موسیقی سرنا  :  کرج ، بلوار مانی، کوچه مانی یک، انتهای کوچه
  • شماره تماس آکادمی موسیقی سرنا :    32238651-026      32287019-026       09306460639
گروه خبري : موسیقی دانان جهان
تاريخ انتشار : 1401/09/10 - 11:27
كد :165

انیو موریکونه

موسیقی فیلم های انیو موریکونه 

انیو موریکونه

 

اِنیو موریکونه (ایتالیایی: Ennio Morricone؛ ۱۰ نوامبر ۱۹۲۸ – ۶ ژوئیه ۲۰۲۰) آهنگساز، تنظیم‌کننده، رهبر ارکستر و نوازنده ترومپت ایتالیایی بود که از ۱۹۶۱، انیو موریکونه برای ۴۱۷ اثر سینمایی و تلویزیونی موسیقی نوشت. علاوه بر این، افزون بر ۱۰۰ اثر مستقل در زمینه‌های دیگری چون موسیقی برای ارکسترهای بزرگ یا مجلسی، کنسرتوهایی برای پیانو و دیگر سازها، آثار کرال، و قطعاتی برای باله از دیگر ساخته‌های اوست. وی با کارگردانان بسیاری همچون سرجو لئونه، برناردو برتولوچی، رومن پولانسکی، فرانکو زفیرلی، الیور استون، کوئنتین تارانتینو، جوزپه تورناتوره، و پیر پائولو پازولینی همکاری داشت.

موریکونه کار سینما را با ارکستراسیون برای چند اثر سینمایی همچون مرگ یک دوست (۱۹۵۹)، و باراباس (۱۹۶۱) آغاز نمود. فاشیست (۱۹۶۱) نخستین اثر او در مقام آهنگساز فیلم است. آثار او در حدود ۳۰ پارتیتور برای فیلم‌هایی با گونه وسترن را شامل می‌شود  که یک مشت دلار (۱۹۶۴)، به خاطر چند دلار بیشتر (۱۹۶۵)، خوب بد زشت (۱۹۶۶)، و روزی روزگاری در غرب (۱۹۶۸) از آن جمله‌اند. موسیقی برای روزی روزگاری در آمریکا (۱۹۸۴)، ماموریت (۱۹۸۶)، تسخیرناپذیران (۱۹۸۷)، سینما پارادیزو (۱۹۸۸)، هملت (۱۹۹۰)، باگزی (۱۹۹۱)، افسانه ۱۹۰۰ (۱۹۹۸)، مالنا (۲۰۰۰)، بهترین پیشنهاد (۲۰۱۳)، و هشت نفرت‌انگیز (۲۰۱۵) از دیگر آثار اوست.

در طول سال‌های زندگی نشان‌های متعددی به موریکونه تعلق گرفت که از آن‌ها می‌توان نشان شایستگی دولت‌های ایتالیا، فرانسه، مقدونیه، نشان خورشید فروزان امپراتوری ژاپنو نشان بنیاد شاهزاده آستوریاس اسپانیا (مشترکاً با جان ویلیامز) را نام برد. در سال ۲۰۰۷ آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا یک عمر فعالیت هنری وی را «مشارکتی درخشان و چند وجهی در هنر موسیقی فیلم» تلقی نمود و اسکار افتخاری آکادمی را به او اهدا کرد. موریکونه که از ۱۹۷۹ نامزد دریافت شش جایزه اسکار در بخش بهترین موسیقی فیلم بود در ۲۰۱۵ برای اولین بار موفق به دریافت این جایزه برای موسیقی هشت نفرت‌انگیز در بخش رقابتی شد. او نخستین و تنها آهنگساز سینما است که برنده جایزه پولار مشهور به «نوبل موسیقی» در سال ۲۰۱۰ در استکهلم سوئد شد.

اگرچه تا به اکنون آماری رسمی در دست نیست اما منابع متعددی از او به عنوان پرکارترین آهنگساز تاریخ سینما یاد می‌کنند. در نوامبر ۲۰۱۲، نشریه ورایتی با کسب نظر از ۴۰ آهنگساز فعال سینمای جهان، موسیقی موریکونه برای فیلم «مأموریت» را بهترین موسیقی نوشته شده برای یک اثر سینمایی تا به آن زمان اعلام نمود. از میان آثار او که بالغ بر ۷۰ میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفته‌است «روزی روزگاری در غرب» با فروش تقریبی ۱۰ میلیون نسخه از پرفروش‌ترین آلبوم‌های اینسترومنتال موسیقی فیلم در تاریخ سینما به‌شمار می‌آید.

 

انیو موریکونه

موریکونه ملودی پردازی چیره دست بود واشینگتن پُست او را استعدادی غریب و لس آنجلس تایمز، ایندیپندنت و ایندیوایر وی را مهم‌ترین آهنگساز سینمای سده بیستم توصیف کرده‌اند. ایندیوایر آثار موریکونه را به سبب تجربه‌گرایی و نوآوری سرآمد آثار آهنگسازان فیلمِ پیش از او و هم دوره‌اش دانسته که شاید تنها برنارد هرمن را بتوان تا حدودی در این مقایسه مستثنی دانست.  مارتین اسکورسیزی بر این باور است که موریکونه با شیوه‌ای مستقل از راهکار آهنگسازان کلاسیک فیلم همچون هرمن و برنستاین موفق شد موسیقی فیلم را دوباره ابداع کند. او با وجود علاقه بسیار به همکاری با کارگردانان آمریکایی (علی الخصوص استنلی کوبریک) در اواسط سال‌های زندگیش دعوت هالیوود برای زندگی در ایالات متحده و ضبط موسیقی در استودیوهای آمریکایی را رد کرد. دست کم گرفته شدن آثارش برای چند دهه از جانب آمریکایی‌ها را نمی‌توان بی ارتباط با این تصمیم او دانست. گاردین در فوریه ۲۰۰۱ با انتشار مقاله‌ای چشم پوشی ۴۰ ساله آکادمی بر آثار او را غیرقابل قبول دانست و انگلیسی‌ها تلاش کردند با اهدای شش جایزه بفتا به آثارش از این کاستی بکاهند. انیو دلبسته زادگاهش بود و تا پایان عمر در ایتالیا باقی ماند.

در ۶ ژوئیه ۲۰۲۰ انیو موریکونه در سن ۹۱ سالگی در رُم درگذشت. رئیس‌جمهور سرجیو ماتارلا او را بانی گسترش و تقویت اعتبار ایتالیا در میان مردم سراسر جهان خواند و نیویورک تایمز وی را از تاثیرگذارترین آهنگسازان بر جریان موسیقی سینمای مدرن برشمرد. از مونته وردی، ویوالدی، وردی تا پوچینی، و موریکونه، همه آهنگسازانی بودند که موسیقی برای نمایش در ایتالیا را معنا و مرتبت بخشیدند. در گستره عملکرد آهنگسازان سینما انیو موریکونه بیش از اغلب مصنفان گذشته در سیر تحول و ترفیع هُنر موسیقی فیلم نقشی آشکار داشته و افراشته بر جای می‌ماند.

سبک و نگرش انیو موریکونه 

 

انیو موریکونه

اگرچه موریکونه یک آهنگساز فیلم است اما همواره موسیقی او از سلیقه و ویژگی‌های فردی او نشأت گرفته‌است. موریکونه در ساخته‌هایش غالباً تمایل به رومانتیسیسم با محوریت ملودیک داشته‌است و این زبان از موسیقی بیشتر در آثارش رخ داده‌است. موسیقی وی بیش از هر چیز وفادار به قواعد موسیقی تونال است، اگرچه او در آثارش از این مرز فراتر می‌رود و بارها تکنیک‌های مدرن را به کمک در خلق فضاها گسیل می‌کند. او گفته‌است: «من همواره در تلاش بوده‌ام تغییری را در عرصه موسیقی به وجود آورم. همواره در جستجوی تازه‌ها بوده‌ام و گاهی پیش می‌آید که در جریان این جستجو به کشف بزرگی می‌رسید. در فیلم، وظیفه آهنگساز است که بدعتی را در این عرصه ایجاد کند».

گاردین به بیانی طنزآمیز می‌نویسد: «از او از ریشه‌های موسیقیش سؤال کنید. او کلاهش را به احترام آهنگسازان مستقل سده بیستم همچون پیر بولز، اشتوکهاوزن، لوچیانو بریو و لوئیجی نونو از سر بلند می‌کند». با آن که موسیقی موریکونه لحظه‌ای شکلی مدرن و دیسونانس به خود می‌گیرد اما باز از خصوصیات آثار تونال و مدال بی‌خود نمی‌شود. این مسئله درک موسیقی او را در بین شنوندگان متوسط موسیقی ممکن ساخته‌است. نیازی نیست کسی برای فهم این موسیقی مجبور به درک اِلمان‌های موسیقی مدرن باشد. موریکونه این دو را در ظرفی یکسان ارائه می‌کند. با وجود این که او به موفقیت‌های تجاری قابل توجهی در حرفه موسیقی دست یافته‌است اما او ارزش‌های هنری موسیقی که از گذشته با خود داشته‌است را حفظ کرده‌است.

سرجو میشلی، پژوهشگر موسیقی می‌نویسد: «او دو وجه متمایز موسیقی را در آثارش در کنار هم گسترش می‌دهد. یکی از آن‌ها گرایش به مدرنیسم مانند سریالیسم و موسیقی تجربی است و دیگری موسیقی‌ای در سطح ادراک مردم؛ همان سطحی که او آن را از تنظیم ترانه‌ها و نمایش‌های رادیویی و تلویزیونی می‌شناخت». این دو صورت از موسیقی او به نظر همزیستی خوبی با هم یافته‌اند و یکدیگر را کامل می‌کنند.

با آنکه موریکونه برای آن دسته از آثار تجاری‌اش بیشتر شناخته شده‌است اما وجه آوانگارد نگرش او که شامل سریالیسم و مینیمالیسم و دیگر سبک‌های موسیقی سده بیستم است نباید دست کم گرفته شود. موسیقی او برای کنسرت به خوبی در اروپا شناخته شده‌است و در این زمینه محبوبیت آثارش رو به فزونی بوده‌است؛ اما واقعیت این است که این بخش از آثار او در آمریکا ناشناخته باقی مانده‌است. خودش می‌گوید: «با آنکه من آهنگساز فیلم باقی مانده‌ام اما از دانسته‌هایم برای کار در زمینه موسیقی برای کنسرت همواره بهره برده‌ام و خود را آهنگساز کنسرت می‌دانم. بسیاری از کارهایم اینجا در اروپا برای ارکستر اجرا شده‌اند اما در ایالات متحده متأسفانه اینطور نیست».

موریکونه در آثارش از «میکروسِل» که در واقع وصل یک موتیف کوتاه به موتیف دیگر است استفاده کرده و توجه شنونده را به خود جلب می‌کند. اما گاهی اوقات این اتفاق در آثارش شتابزده است. این تکنیکی است که او در خوب بد زشت از آن بهره برده‌است. در این تکنیک موریکونه از چیزی شبه سریال استفاده می‌کند. برخلاف آنچه در موسیقی دوازده صدایی شنیده شده‌است او دسته کوچکی از نت‌ها را به کار می‌برد که می‌تواند فضا را برای حضور موسیقی تونال و مدال هم فراهم نماید.


موریکونه در نظر آهنگسازان و سینماگران

موریکونه با بهره‌گیری از ملودیهای نو و ارکستراسیونی ترکیبی و نامتعارف به سینمای وسترن اسپاگتی تعاریفی از موسیقی بخشید که آهنگسازان دیگر سینما را تحت تأثیر قرار داد و سپس بدون بیم و هراس از تجربه‌گرایی و با اجرای جسورانه ایده‌هایش به خلق آثاری متنوع در فیلم‌هایی با محتواهایی گوناگون روی آورد. موسیقی او در این فیلم‌ها از یک موضوع شنیداری به وجهی زیبایی شناسانه تبدیل می‌شود و ریتم، بسط ملودیک و سازبندی او با القای حس فرامتنی صحنهٔ مورد نظر در خدمت فیلم هستند.

هانس زیمر آهنگساز آلمانی و برنده جایزه اسکار در دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان در قطعه‌ای با نام «پارلِی» تعریفی از موسیقی و کارکرد آن با موقعیت فیلم ارائه می‌دهد که وام گرفته از روزی روزگاری در غرب است. زیمر که خود از آهنگسازان موفق سینمای جهان به‌شمار می‌آید و آثاری چون گلادیاتور و در میان ستارگان را نوشته موریکونه را آهنگسازی مبتکر توصیف کرده و گفته‌است «او بسیار متأثر از باخ و موتزارت بوده‌است. از سبک این دو به خوبی استفاده می‌کرد و آن را با موسیقی خاص خود ارائه می‌نمود. در تحلیل هر یک از آثار او چه به ساختمان آن و چه به ابتکاراتش نگاه کنید کاملاً مانند باخ است. موریکونه بود که گیتار الکتریک را به ژانر وسترن آورد. فکر فوق‌العاده‌ای بود. حضور این ساز برای وسترن کاملاً ناگهانی بود. او سلیقه موسیقی دهه ۱۹۶۰ را برای توصیف روایتی از قرن نوزدهم بکار برد اما به شیوه‌ای عمل کرد که برای هیچ‌کس سؤال‌برانگیز نشد. در حقیقت هیچ صدایی چنین هدفی را بهتر از این ساز به انجام نمی‌رساند.

موریکونه در دهه ۶۰ میکروفون‌ها را با انگیزه ایجاد پرسپکتیو در موقعیت‌های مکانی متفاوتی قرار می‌داد و سپس موسیقی را ضبط می‌کرد. او استعداد منحصر به فردی در موسیقی فیلم سده بیستم است. کسی مانند او نیست. موسیقی موریکونه متعلق به خود اوست. موسیقی‌ای که فرد به فرد آن را در خلوت خود می‌پذیرند زیرا پیامی از خضوع و تواضع دارد با نغمه‌هایی زیبا برخواسته از تکنیکی کامل.

لالو شیفرین موسیقی موریکونه در وسترن‌هایش را ریشه در علاقه او به موسیقی سرخپوستی آمریکا می‌داند. شیفرین گفته‌است «آهنگسازان آمریکایی و اروپایی که در هالیوود به نوشتن موسیقی برای وسترن می‌پرداختند، از جمله آلکس نورث و دیگر استادان بزرگ، از سازهای ارکستر سمفونیک استفاده می‌کردند. موریکونه اما در واقع موسیقی سرخپوستان آمریکا را وارد ژانر کرد. این موسیقی آمیخته با فرهنگ بومیان غرب است. او جدا از موسیقی فیلم، بسیار در فکر و پی موسیقی آوانگارد سده بیستم بود». مارکو بلترامی ایده نمونه‌برداری و دستکاری اصوات که آهنگسازان فیلم امروز انجام می‌دهند را برخواسته از مسیری دانسته که موریکونه در پیش گرفت.  بلترامی که برای موسیقی سه ساعت و ده دقیقه به یوما نامزد دریافت جایزه اسکار شد برای موسیقی این فیلم به ارکستراسیون مدرنی متوسل شده که شباهت به وسترن‌های موریکونه دارد.

بلترامی می‌گوید «صرف نظر از استفاده موریکونه از ساز یا موسیقی خاص، مسیری که او برای دست یافتن به مقصود خود متحمل شده‌است حائز اهمیت است. او سازهای غیر ارکسترال و صداهایی که رواج نداشت را با هم ترکیب نمود و قالب صدایی جدیدی را خلق کرد؛ انعکاس صدای یک آمپلی فایر یا تیک‌تاک یک ساعت یا سوت انسان. این‌ها رویکردی کاملاً جدید بود. او بی‌تردید حرفه ما آهنگسازان را تحت تأثیر خود قرار داد». نمونه دیگری از تأثیر موریکونه که بلترامی آن را وسیع دانسته می‌توان در رومئو + ژولیت محصول ۱۹۹۶ به کارگردانی باز لورمان و بازی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش رومئو یافت. کریگ آرمسترانگ آهنگساز فیلم در بخشی از این اثر از انگاره‌های موسیقائی شنیده شده در خوب بد زشت برای توصیف فضای درگیری شخصیت‌ها با تپانچه‌هایی در دست استفاده کرده‌است که تداعی‌کننده وسترن‌های موریکونه است.

صحبت های استیون اسپیلبرگ درباره انیو موریکونه 

روزی روزگاری در غرب»، «روزی روزگاری در آمریکا» و «مأموریت» از بهترین آثار موریکونه هستند و من همواره آن‌ها را دوست داشته‌ام. آنچه براستی از او می‌پسندم آن است که باکی از نوشتن ملودی در او نیست.
این گفته که «موریکونه موسیقی فیلم را دوباره ابداع کرد» از گفته‌های مارتین اسکورسیزی است. او گفته‌است «موریکونه بسیار متفاوت از آهنگسازان کلاسیک فیلم مانند جری گلدسمیت، المر برنشتاین و برنارد هرمن بود. موسیقی او نو و برجسته بود. او در روزی روزگاری در غرب موسیقی فیلم را به اُپرا پیوند می‌دهد و موسیقی پوچیینی و وردی را با موسیقی آمریکایی و مکزیکی تلفیق می‌کند». در میان کارگردانان سینما کوئینتین تارانتینو به‌طور قابل توجهی از قطعاتی که در سوابق کاری موریکونه وجود داشته در فیلم‌هایش سود جسته و بر این باور است که همکاری لئونه و موریکونه موفق‌ترین همکاری یک کارگردان و یک آهنگساز تا به امروز در سینماست.

برناردو برتولوچی نیز معتقد است «موریکونه آهنگسازی با دو هویت است؛ از یک سو آهنگسازی مستقل در موسیقی معاصر است، از سوی دیگر آهنگساز حماسه‌های بزرگ و مشهور سینما. در همه طول زندگیش کوشیده‌است تا در هر یک از این دو مؤثر باشد، به گونه‌ای که هر یک دیگری را کامل می‌کند. او ظرفیت بزرگی از تطابق این‌ها در خود دارد». بری لوینسون از تجربه همکاریش با وی گفته‌است «او در استودیوی خود پیانو ندارد. من همواره اینطور فکر می‌کردم که همراه با آهنگسازان، شما روی یک صندلی در برابر پیانو می‌نشینید و سعی می‌کنید تا ملودی‌ای بیابید، اما او اینطور نیست. ملودی را در ذهنش می‌شنود. او همه آنچه را که تک‌تک سازهای ارکستر قرار است همراه با یکدیگر بنوازند کاملاً می‌شنود و آن‌ها را می‌نویسد

جوایز انیو موریکونه 

 

انیو موریکونه

موریکونه در طول دوران کار حرفه‌ای موسیقی جوایز بسیاری از جشنواره‌های گوناگون دریافت کرده‌است. یک جایزه اسکار، دو تندیس آکادمی سینمای اروپا، دو جایزه گرمی، سه گلدن گلوب، شش بفتا، ده دیوید دی دوناتلو، یازده روبان نقره‌ای و جوایز دیگری چون شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز (۱۹۹۵)، عقاب طلایی آکادمی سینمایی روسیه (۲۰۰۴) و جایزه پولار (۲۰۱۰) از آن جمله‌اند. در سال ۲۰۰۷ آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک یک اسکار افتخاری نیز برای یک عمر دستاورد هنری به او اهدا کرد.

موریکونه در ۲۰۰۹ برای خوب بد زشت (۱۹۶۶) با کسب جایزه از «امنای ملی آکادمی ضبط آمریکا» به تالار مشاهیر گرمی پیوست. پیاده‌روی مشاهیر هالیوود نیز ستاره‌ای را در ۲۰۱۶ به او اختصاص داد. این ستاره در ۲۶ فوریه آن سال با حضور مدیر عامل مشترک پیاده‌روی مشاهیر هالیوود، کوئینتین تارانتینو و هاروی واینستین رونمایی شد.

جایزه افتخاری اسکارانیو موریکونه 

موریکونه پیش از دریافت جایزه اسکار برای موسیقی هشت نفرت‌انگیز در ۲۰۱۵، با آنکه چندین بار نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین پارتیتور فیلم بود موفق به دریافت آن نشد تا آنکه در تاریخ ۲۵ فوریه ۲۰۰۷ آکادمی علوم و هنرهای سینمائی آمریکا در تجلیل از او با عنوان خالق آثار درخشان و متفاوت در هنر موسیقی فیلم اسکاری افتخاری به موریکونه اهدا کرد. موریکونه گفته بود «پس از پنج بار نامزدی برای دریافت اسکار دیگر انتظار نداشتم. از دریافت آن ناامید شده بودم. نمی‌توانم بگویم از این موضوع خوشحال نیستم. من جوایز زیبا و به‌یادماندنی بسیاری دریافت کرده‌ام اما حفره کوچکی در این میان باقی‌مانده بود که امیدوارم جایزه اسکار بتواند این حفره را پر کند».

موریکونه جایزه اسکار را در مراسم سالانه آن از دستان کلینت ایستوود دریافت کرد. روزنامه گاردین در فوریه ۲۰۰۱ در مقاله‌ای با عنوان «موتسارت موسیقی فیلم» با تأکید بر اهمیت آثار وی نوشته بود «چطور آکادمی توانست چندین دهه از آثار آهنگسازی مؤلف و اثرگذار در موسیق فیلم غافل شده بر آن چشم‌پوشی کند». دویچه وله با اشاره به اینکه داوران اسکار دیر به فکر تقدیر از موریکونه افتادند نوشت «انیو موریکونه، یکی از بزرگترین آهنگسازان فیلم در جهان اگر چه تا به حال جوایز بسیاری از شیر طلایی جشنواره ونیز گرفته تا جایزه گلدن گلوب را کسب کرده، اما جای جایزه اسکار در کلکسیون افتخارات این آهنگساز بزرگ ایتالیایی خالی بوده که حال این خلأ نیز پر شده‌است» و در ادامه به نقل از وی نوشت «این اعتباری است که از میان سایرین به من تعلق می‌گیرد، بنابراین نمی‌گویم که می‌توانستند این جایزه را خیلی پیش از این به من بدهند».

موریکونه، آلکس نورث خالق موسیقی اسپارتاکوس (به کارگردانی استنلی کوبریک) و لالو شیفرین سازنده تم اصلی مشهور مجموعه فیلم‌های مأموریت غیرممکن تنها آهنگسازانی هستند که اسکار افتخاری دریافت کردند. زمانی‌که موریکونه برای دریافت جایزه روی صحنه دیده شد به زبان ایتالیایی صحبت می‌کرد و ایستوود آن را برای حضار ترجمه کرد و این دو پس از چهل سال بدین ترتیب یکدیگر را ملاقات کردند. موریکونه در لحظهٔ دریافت این جایزه و در میان جمع بزرگی از هنرمندان صاحب نام و خانواده سینما همچون فیلیپ گلس، مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ، فرانسیس فورد کاپولا، جورج لوکاس، مریل استریپ، لئوناردو دیکاپریو و بسیاری دیگر، از کارگردان‌هایی که برای موسیقی فیلم‌هایشان اعتماد کردند و وظیفه نوشتن آن را به او سپردند تشکر کرد و جایزه‌اش را به ماریا همسرش تقدیم کرد. او چنین جایزه‌ای را برای خدمت به سینما و ترقی احساسات زیبایی‌شناختی در موسیقی نقطه نهایی ندانست و آن را آغاز حرکت عنوان نمود.

در ارتباط با تصمیم آکادمی مبنی بر تجلیل از موریکونه، آلبومی منتشر شد با نام «ما همه انیو موریکونه را دوست می‌داریم». یکی از قطعات این آلبوم پیش از اهدای جایزه با آوازی از سلن دیون خواننده شناخته شده کانادایی اجرا شد که تلفیقی بود از شعری از مرلین برگمن و الن برگمن و تم دبورا که موریکونه برای یکی از مهم‌ترین آثارش، روزی روزگاری در آمریکا نوشته بود. البته نسخه اصلی این تم قطعه‌ای صرفاً سازی و بی‌کلام است. هنرمندان بسیاری در عرصه موسیقی کلاسیک و پاپ با سبک‌های کاری متفاوت در این آلبوم آثار موریکونه را به اجرا گذاردند.

یو-یو ما، نوازنده ویولن‌سل و برنده مدال ملی هنر ایالات متحده، و رنه فلمینگ، سوپرانوی آمریکایی‌تبار و عضو افتخاری آکادمی سلطنتی موسیقی انگلستان از آفرینندگان برجسته این آلبوم موسیقی هستند. از دیگر هنرمندان این آلبوم موسیقی می‌توان به کوئینسی جونز، آندره‌آ بوچلی و دولچه پانتس اشاره کرد. فلمینگ نه تنها صنعت سینما بلکه حوزه وسیعی از صنعت موسیقی را عمیقاً مرهون خلاقیت انیو موریکونه دانسته و گفته‌است «آثار انیو موریکونه و طبیعت خاطره انگیز کار او که گونه‌های بسیاری را در بر می‌گیرد تخیل را به‌طور چشمگیری افزایش می‌دهد و در ژرفای احساسات همگان طنین انداز می‌شود».

جایزه پولار انیو موریکونه 

در سال ۲۰۱۰ کمیته جایزه پولار، انیو موریکونه را شایسته دریافت این جایزه اعلام کرد. این مراسم که هر ساله در استکهلم سوئد برگزار می‌شود تا پیش از این آهنگسازان پیشرو جهان همانند کارل هاینز اشتوکهاوزن، پیر بولز، یانیس زناکیس، ویتولد لوتسلاوسکی، گئورگی لیگتی و استیو رایش را مورد تحسین قرار داده بود. این کمیته با مقدمه‌ای جایزه پولار را به موریکونه اهدا کرد:

«جایزه پولار ۲۰۱۰ به آهنگساز، تنظیم‌کننده و رهبر ارکستر، انیو موریکونه تعلق می‌گیرد. آثار اثرگذار انیو موریکونه شناخت ما را به سطحی دگر سوق بخشید و احساس روزمره را به آنچه در قاب سینماست بدل کرد. وقتی در ۱۹۶۴ انیو موریکونه برای یک مشت دلار موسیقی ساخت بودجه ناکافی از دست یابی او به ارکستری کامل ممانعت می‌کرد. در عوض او با صدا و سیاقی نو موسیقی فیلم را تا نیم قرن بعد تحت تأثیر قرار داد و در گستره‌ای از موسیقی پاپ تا کلاسیک الهام بخش جمعی از موسیقی سازان شد