سازشناسی تار
ساز تار از سازهای ایرانی و زهی است که با زخمه نواخته میشود. تار علاوه بر ایران در برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ارمنستان، گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی سنتی این کشورها و بخشها رایج است. واژه تار خودش در فارسی به معنی رشتهاست. هرچند که ممکن است معنی یکسانی در زبانهای تحت تأثیر فارسی یا دیگر زبانهای ایرانی تبار مثل کردی داشته باشد. این باعث شدهاست که کارشناسان ایرانی بر این باور باشند که تار ریشه مشترکی میان همه اقوام ایرانی تباردارد تا جایی که از سوی ایرانیکا با قاطعیت به نام قاره فرهنگی ایرانیان نامیده شده دارد.
تعداد سیم های تار
در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود.
تاریخچه ساز تار
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ سازشناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است. بنابر روایات تاریخی تار از حدود سال ۲۶۰ هجری زمان فارابی موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران تکمیل شده است. بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی (سال ۱۰۸۰ هجری) در تصویر زیر مربوط به نقاشیهای کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده میشود.
زنی در حال نواختن تار
نقاشی در هشت بهشت اصفهان ۱۶۶۹
دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شدهاست نشان میدهد، نواختن این ساز در دورهٔ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بودهاست. با این همه، نام نوازندهٔ مشخصی از این ساز در منابع دورهٔ زندیه دیده نمیشود و از اینرو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشتهاست. سازِ تار با شمایل و مشخصات امروزی که کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دستهای متصل دارای ۶ سیم است از زمان قاجار دیده شدهاست.
مرتضی حنانه استاد موسیقی ایرانی در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند. مرحوم روحالله خالقی که از استاد بزرگ موسیقی ایرانی هستند در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی ذکر شدهاست .
هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار
ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است همانطور که منحنی و قوسهایی که در ساخت تار دیده میشود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشتهاست. آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد(استاد برزگ) موسیقی ایرانی با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفتهاست. تار دارای ۲۸ پرده یعنی کمتر از سه اکتاو است. آخرین الگوی منحصربه فرد ساخت تار نیز متعلق به سازنده ساز مشهور ایرانی استاد یحیی دوم میباشد، چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی مینمودهاست.
ساختار تار
کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته میشود که هرچه این چوب کهنهتر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پردهها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه میشوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشستهای است.
تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیمهای آن بیشتر است. جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده میشود. از لحاظی ساز تار به سه تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سهتار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پردهها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است برای این پوست معمولاً از پوست بره تودلی یا بزی استفاده میشود. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.
شکل ظاهری تار
قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم میشود که قسمت کوچک را نقاره میگویند. روی کاسه و نقاره تار پوست کشیده میشود. خرک تار بر پوست کاسه تکیه کردهاست. قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته (گردن) متصل شدهاست. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر است و بر کنارههای سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شدهاست که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه میشود. دور دسته، پردههایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شدهاست. تعداد پردهها امروزه ۲۸ است. سازهای قدیمی با تعداد ۲۵ پرده ساخته میشدهاست. جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شدهاست. تعداد سیمهای تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور میکند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشیها داخل و در آنجا به دور گوشیها کشیده میشوند. سیمهای ششگانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک میشوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)
کوک تار
فاصله سیمهای هم صوت سفید، نسبت به سیمهای زرد غالباً "چهارم" و سیمهای سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هشتم را تشکیل میدهندو به این ترتیب اگر سیمهای همصدای سفید را "دو" کوک کنیم، سیمهای زرد باید غالباً "سل" و سیم بم "دو" یا "ر" کوک شوند، البته قابل ذکر است کوک تار در دستگاهها و آوازهای مختلف تغییر میکند.
ثبت اجرای آذربایجانی تار در یونسکو
در دسامبر ۲۰۱۲، یونسکو هنر اجرای آذربایجانی تار را در فهرست میراث فرهنگی و معنوی خود ثبت کرد. البته این امر مورد اعتراض جامعه هنری ایران از جمله خانه موسیقی ایران واقع شدهاست.
سخنگوی خانه موسیقی داریوش پیرنیاکان نسبت به ثبت ساز تار در فهرست میراث معنوی کشور آذربایجان در یونسکو، اعتراض کرد. وی که مسئولین فرهنگی ایران را مقصر میدانست، در واکنش به سخنان مسئولین فرهنگی کشور آذربایجان که گفته بودند "ما تار آذربایجان را ثبت کردیم نه تار ایرانی"، گفت: "تبدیل شدن تار ایرانی به ترکی یک جعل تاریخی است. این ساز از ایران به جمهوری آذربایجان رفت و با برداشتن ربع پردهها و کمی تغییر شکل، عنوان ساز ترکی را بر تار گذاشتند. حال سؤال من این است اگر این ساز ترکی است چرا از مقامهای موسیقی ایران و دستگاههای این موسیقی استفاده میکنند."
تار قفقازی یا تار یازده رشته تاری کمی متفاوت با تار است و در حدود سال ۱۸۷۰ میلادی توسط صادقجان در شهر شوشا به وجود آمدهاست. ساخت آن کمی متفاوت است و رشتههای آن بیشتر است.
نوازندگان پیشین تار
- آقا علیاکبر خان فراهانی
- میرزاعبدالله
- آقا حسینقلی
- درویش خان
- علینقی وزیری
- موسی معروفی
- علیاکبر شهنازی
- یحیی زرپنجه
- مرتضی نیداوود
- نصرالله زرینپنجه
- عبدالحسین شهنازی
- غلامحسین بیگجهخانی
- لطفالله مجد
- عطا جنگوک
- فریدون حافظی
- جلیل شهناز
- محمدرضا لطفی
- فرهنگ شریف
- نوازندگان حاضر
- هوشنگ ظریف
- حسین علیزاده
- فرخ مظهری
- محسن نفر
- داریوش طلایی
- داود آزاد
- کیوان ساکت
- داریوش پیرنیاکان
- حمید متبسم
- ارشد تهماسبی
- مجید درخشانی
- شهرام میرجلالی
سازندگان تار
از سازندگان به نام این ساز در دوران قاجار و پهلوی میتوان از یحیی تارساز و عباس و جعفر صنعت و بعد از آنها به رمضانعلی شاهرخ نام برد و در دوران ما به ابراهیم قنبری مهر و محمود فرهمند اشاره کرد.
ابراهیم قنبری مهر
محمود فرهمند